سریال سیب ممنوعه قسمت 262 دوبله فارسی<br /><br />آدرس کانال مشکی ترکی<br />https://www.youtube.com/channel/UCmu9...<br /><br />لینک کانال تلگرامی مشکی:<br />https://t.me/meshkimedia<br /><br />داستان قسمت آخر سریال روزگارانی در چوکوروا، فصل اول. ییلماز با چه کسی ازدواج میکند؟ زلیخا میمیرد؟<br />https://youtu.be/UhgoFtXMExk<br /><br />داستان قسمت آخر سریال زن، فصل سوم. بهار و عارف عروسی میکنند؟ عاقبت شیرین چه میشود؟<br />https://youtu.be/PABScOevTfU<br /><br />داستان قسمت آخر سریال تردید، فصل دوم. چه بلایی سر ریحان میآید؟ راز بزرگ عزیزه چیست؟ پدر میران کیست؟<br />https://youtu.be/canJbyG5KkQ<br /><br />داستان قسمت آخر سریال گودال، فصل دوم. یاماچ ادریس را میکشد یا ادریس یاماچ را؟ رئیس بعدی گودال کیست؟<br />https://youtu.be/aUroFMuLtdQ<br /><br />هالیت، بر خلاف کریم، مرت را در شرکت نگه میدارد و به او اعتماد دارد. شاهیکا پیش هالیت می رود و بابت کاری که با او کرد به او طعنه زده و سپس میگوید که کریم را با اختیارات خودش به شرکت برمیگرداند. هالیت میگوید که او با سهام اندر سهم بیشتری دارد و شاهیکا اختیار آوردن کریم را ندارد. کریم وقتی ماجرا را می فهمد عصبی می شود. او از مرت می خواهد که خودش کارهای کلاهبرداری را انجام دهد و مرت قبول میکند.<br />آسمان بخاطر اینکه او و ییلدیز به پول احتیاج دارند، با زهرا تماس میگیرد تا با مرت قرار بگذارند و او پولش را پس بگیرد. آنها با هم به کافه می روند و مرت به آسمان میگوید که او نمیتواند در حال حاضر پول را بردارد و هیچ راهی نیز ندارد. آسمان ناراحت و کلافه می شود. او به خانه رفته و به ییلدیز میگوید که پولهایش را از دست داده است. ییلدیز عصبانی می شود زیرا آنها دیگر هیچ پولی ندارند.<br />همسایه های دوست آسمان وقتی متوجه آمدن مهمان می شوند، به خانه آنها می روند. ییلدیز با همسایه ها نشسته و در مورد مشکلات زندگی و اتفاقات صحبت میکند و آنها نیز با او همدردی کرده و ناراحت می شوند.<br />کایا به عنوان وکیل ییلدیز پیش هالیت می رود و میگوید که حضانت بچه را از او برای ییلدیز خواهد گرفت، اما وقتی متوجه مدارک علیه ییلدیز می شود، متعجب شده و میفهمد که آنها در این صورت بازنده خواهند بود. او شب پیش ییلدیز می رود و عکسها را به او نشان میدهد. ییلدیز شوکه شده و میگوید که آن عکسها را اندر از او گرفته و او را فریب داده است. ییلدیز با عصبانیت به سمت ویلای هالیت میرود اما او را راه نمیدهند. ییلدیز به اسکله می رود و از یکی از قایقرانان میخواهد که او را به ویلا برسانند. ییلدیز از راه دریا وارد ویلا می شود. اندر او را میبیند و به حیاط می آید. ییلدیز و با او دعوا میکند و در حیاط داد و بیداد می شود. هالیت با پلیس تماس میگیرد و از ییلدیز بخاطر آمدن به خانه اش شکایت میکند.کایا متوجه شده و ییلدیز را از کلانتری بیرون می آورد.<br />روز بعد، شاهیکا دم خانه دوست آسمان می رود تا ییلدیز را ببیند. او از ییلدیز میخواهد که همدست او بشود تا بتواند هالیت جان را از هالیت پس بگیرد و خودش نیز از اندر انتقام بگیرد. ییلدیز این توافق را قبول میکند.